دلایل زیادی برای مخالفتم وجود دارد که سعی می کنم هر کدام را با توضیحاتی ارائه کنم.
1 – از مهم ترین دلایلی که آقای قلعه نوعی را برای هدایت تیم ملی انتخاب کردند، توهمی بود که در بخشی از جامعه فوتبال وجود داشت. بعد از قضیه اسکوچیچ و کیروش که عملکرد هر کدام به عنوان داستانی به یادگار در تاریخ فوتبال کشورمان باقی خواهد ماند. تنها فردی را که فکر میکردند بتواند یاغیان و بهترین بازیکنان سال های اخیر را مدیریت کند ایشان باشد. متاسفانه اخبار منتشر شده حکایت از عدم موفقیت ایشان دارد. ( اجازه ترک اردو برای فیلم تبلیغاتی و گلایه ایشان از بازی بزرگترهای تیم)
2 – آقای قلعه نوعی به دور از واقعیات فوتبال کشور، به دنبال افتخار آفرینی برای خودش بود. او وقتی دید که سال هاست تیم ملی فوتبال ایران نتوانسته است به قهرمانی آسیا برسد با نگاه به سابقه و توانایی بازیکنان لژیونرش فریب خورد و از تغییر و تحول در تیم امتناع ورزید و دلخوش به بازیکنان پا به سن گذاشته در آخرین سالهای بازیگری آنها در تیم ملی، آینده نگری و کسب تجربه در بهترین شرایط برای بازیکنان جوانتر و آینده تیم ملی را از دست داد.
3– سابقه سالهای مربیگری او در سطح باشگاهها نشان میدهد او علاقه چندانی به بازی دادن به بازیکنان جوان ندارد و کار با بازیکنان مسنتر را به دلیل داشتن تجربه، بیشتر میپذیرد.
4 – آقای قلعه نوعی از جمله مربیانی است که به مربیان سنتی معروف است و او را کمتر در کلاس های مربیگری فدراسیون فوتبال دیدهایم. روحیات او حاکی است که در این شرایط حاضر به واگذاری مسئولیت فنی به دستیارانش را ندارد. ممکن است آنها در طراحی و اجرای تمرینات فعال بوده باشند و احتمالاً این چنین هم بوده است ولی تفکرات او در چینش بازیکنان، هدایت و تصمیمگیری غالب است.
5 – دستیاران او همگی از بازیکنان خوب، با تجربه بازیگری قابل قبول و دانش فنی بودهاند. ولی تجربه سرمربیگری همراه با موفقیت که در تیم ملی مورد استفاده قرارگیرند، نبودهاند و این مشگل در لحظات حساس بازی که میبایستی به ایشان کمک کنند به دلیل نداشتن تجربه تصمیمگیری در شرایط سخت، وجود نداشته است.
6 – با مصاحبههایی که آقای قلعه نوعی قبل از اعزام و در طول مسابقات انجام دادند، حاکی است که ایشان در گذشته حضور دارند ( مگر دیگران با هشت سال مربیگری در تیم ملی موفق به قهرمان شدند. دشمنان تیم ملی نمی خواهند این تیم موفق شود و مقایسه تیم ملی ایران با دیگر تیم ها و ......... )، و توجه ایشان به آینده کمتر بوده است.
7 – توجیحات نماینده ایشان ( آقای الهویی) در برنامه زنده تلویزیونی که ابتدا با گفتن شرمنده مردم شدیم که نتوانتستیم خوشحالی را برای مردم به ارمغان بیاوریم و ارائه آماری که با توجه به آن باید قهرمان میشدیم، نشان میدهد از عملکرد خود راضی هستند و مستحق فرصت حضور در جام جهانی هستند.
8 – آقای قلعه نوعی و دستیاران محترمشان از قبل میدانستند که امکانات تیم های ملی برخی از کشورها با امکانات تیم ملی ما قابل مقایسه نیست و مسئولیت را پذیرفتند و امروزه پس از ناکامی ارائه این آمار ارزشی برای توجیح عملکردشان ندارد.
9 – بیش از نیمی از بازیکنان تیم ملی لژیونر بودند و این امر تا کنون افتخاری برای فوتبال کشور بوده است، اکنون این موضوع از نگاه یکی از دستیاران موجب عدم موفقیت شده است.
10 – با توجه به موارد فوق که تا جام جهانی بعید بنظر میرسد اتفاق خاصی برای تغییر آنها وجود داشته باشد به چه دلیلی آقای قلعه نوعی باید در جایگاه خودشان ابقاء شوند. چون دلیل قانع کننده ای نیافتم با مربیگری ایشان در رأس تیم ملی مخالفم.